۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

فرهنگیان

تایم انتخاب رشته هست و من هم می‌خواستم یک مقدار در رابطه با دانشجوی دانشگاه فرهنگیان بنویسم. اما این پیام در یکی از کانال‌های تلگرام رو دیدم و با خودم گفتم که همین پیام کامله. پس همینجا با اجازه صاحب خود کانال می‌فرستم. فقط بعضی جاهاش یک کوچولو ادیت خورده (لینک مطلب)

خلاصه‌اش می‌شه اینکه اگه واقعا عشق به تدریس و معلمی دارید و فکر می‌کنید می‌تونید از پس ۴۰ تا دانش‌آموز با ایرادات مختلف بربیاید، یا با ۳۰ تا دانش‌آموز متوسطه که ممکنه هر کدومشون دو برابر شما هیکل داشته باشن و چاقو همراهشون باشه، این حرفه رو انتخاب کنین. اما مطمئن باشین مسیر سختی خواهید داشت.

من از رشته‌ام تا حدودی راضیم. اگرچه خیلی اذیت شدم و بعضی جاها بابتش افسردگی هم گرفتم اما خب تنها رشته و شغلی هست که با روحیه‌ام سازگاره و می‌تونم کنار بیام ولی فکر می‌کنم که خیلی‌ها با زور و اجبار به این رشته میان و اذیت میشن. خصوصا موقع انتخاب رشته که اقوام و فامیل هم تمام سعیشون رو می‌کنن تا انتخاب مدنظر اونا رو بزنین :)

یک توصیه هم بگم و بریم ادامه مطلب:

اینکه به حرف همه برای انتخاب رشته گوش بدید. هر چی بیشتر گوش بدید و از تجربیات بخونید قطعا دید و اطلاعاتتون نسبت به اون مورد افزایش پیدا می‌کنه. اما فقط و فقط خودتون تصمیم بگیرید که چیکار می‌کنین! یعنی انتخاب نهایی رشته با خودتون باشه. اینکه مامان و باباتون با رشته‌تون مخالف باشن اصلا اهمیت نداشته باشه. چرا تا یک مدت جنگ و دعوا خواهید داشت اما به اینکه دل شما به اون رشته راضی باشه مهم‌تره (فقط به شرطی که با دید باز رشته رو انتخاب کرده باشید) پدر و مادر رو گفتم نظر اقوام رو کلا به کتفتون بگیرید. یعنی اینکه اگه کسی گفت چرا فلان رشته رو اول نزدی کلا بشورش بذارش کنار :)

من خودم چهار سال قبل موقع انتخاب رشته‌ام خیلیا تماس می‌گرفتن(دیگه ببینید چقدر پیگیر!) و حتی کل فامیل بسیج شده بودن که من برم فرهنگیان بخونم و پیش مامان و بابام از خوبی‌های فرهنگیان می‌گفتن. اما همین امسال خیلی‌هاشون خیلی بلند جلوی جمع و خطاب به من می‌گفتن که «فرهنگیان به درد نمی‌خوره. برو دنبال یک شغل دوم» :)))) حالا همین اشخاص فرزندان خودشون کنکور دادن و یک رشته‌ی دیگه دارن می‌خونن و در حال تلاش هستن تا فرزندانشون رو ببرن خارج :)) برای همین می‌گم خیلی به قضاوت دیگران اهمیت ندید. چون نظراتشون در طی زمان تغییر می‌کنه. 

 

چالش دستخط (۲) - فعلا ثابت

درود 

بعد مدتی کوتاه اومدم پست بذارم و یک چالش رو اینجا با همدیگه شروع کنیم.

سال قبل یکی از کاربران چالشی رو برگزار کردن به اسم «دستخط» که منبع چالش رو می‌تونین در این لینک ببینید (که البته پستشون رو رمز دار کردن👨‍🦯) و حالا می‌خوام چالش دوم دستخط رو اینجا شروع بکنم. 

چالش قبلی این شکلی بود که فرد باید ازدستخط خودش عکس می‌گرفت و در بستر وبلاگ آپلود می‌کرد.

این چالش هم مثل چالش قبلی هست منتها فرقی که داره اینه که شما باید با دست غیر تخصصی‌تون متن رو بنویسین و از متنی که نوشتین عکس بگیرین و داخل وبلاگتون آپلود کنین.

یعنی:

۱- اگه دست تخصصی‌ شما در نوشتن دست راستتون هست باید در چالش با دست چپتون متنی رو بنویسین. 

۲- اگه دست تخصصی‌ شما در نوشتن دست چپتون هست باید در چالش با دست راستتون متنی رو بنویسین. 

به عنوان مثال، من که چپ دست هستم باید در این چالش متن مورد نظرم رو با دست راستم بنویسم.

انتخاب متن آزاده ولی اگه غیر فارسی می‌نویسید ترجمه‌ی متن رو هم در وبلاگتون لحاظ کنین :)

صرفا پیشنهاد: برای اینکه چالش برای شما چالش‌ بر انگیزتر(!) هم باشه می‌تونین با خودکار متن رو بنویسین یا روی یک کاغذ بدون خط این چالش رو انجام بدین. می‌تونین کار‌های مختلف دیگه هم انجام بدین و بسته به سلیقه‌ی خودتون کارتون رو ارسال کنین.

 

پ.ن: هدف اصلی این چالش سرگرمیه.

پ.ن: ۲۳ مرداد ماه هم روز چپ دستاست و به مناسبت همین روز هم این چالش رو خواستم برگزار کنم. 

پ.ن: از اونجایی که می‌دونم حتما حتما باید اسم بدم که بقیه شرکت بکنن از کاربران زیر دعوت می‌کنم از آقایان و خانم‌ها:

امیرحسین (کدنویس، پسر آبی سابق) - zary - ایکاروس - علیرضا آهنی - نقل بلاگ - جسی بلومن - آبان - زیکلای - آقای سر به راه - ملوچک - Faezeh - prime - عینک - حسین (حسین نوشته‌ها) - سُولْوِیْگ 🌻 - زنگ انشا - شهرزاد ^-^ - ⫷ ـ؋ـهیمه ⫸ ♪ - Me ^_^ - فاطمه (وبلاگی از آن خود) - علیرضا گلرنگیان - فاطمه الف - آسمانم - هیوا - یاسمن گلی - محمد حسین (هنرنامه سابق) - ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ -  Nar xes - گاوگیجه درونی

و خب شمایی که اینجا رو می‌خونی و احتمالا به خودت نمی‌گیری هم از طرف من دعوت به این چالش هستی 

 


 

شرکت کنندگان:

حسین نوشته‌ها - zary - علیرضا گلرنگیان - سین - فاطمه الف - سوکورو - شاید طلوع خورشید - خاطرات یک عدد الکی شاد - یادداشت های یک جادوگر - ꜰᴀʜɪᴍᴇʜ ♪ -

درباره وب
«۹ کاذب» یک پست داخل فوتباله که بازیکن به عنوان مهاجم در نوک زمین میاد عقب و به هم‌تیمی‌هاش در پاسکاری و بازیسازی کمک می‌کنه... علت انتخاب؟ شاید به این دلیل که اسم دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسید :دی