روزمرگی‌های فروردین ماه

- یک ماه از سال ۱۴۰۳ گذشته ولی هنوز هم وقتی می‌خوام تکالیف دانش‌آموزان رو امضا کنم، نوشتن ۱۴۰۳ در امضا برام کار سخت و چالش برانگیزی هست. به سال ۱۴۰۲ عادت دارم و نتونستم با این قضیه کنار بیام.

 

- داخل این ماه شما باید به اندازه مورچه درس‌ها رو جلو ببری. چون اگه درسی تموم بشه عملا کاری دیگه نمی‌تونی داخل کلاس انجام بدی. مگر اینکه بخوای درس‌های مهم‌تر دیگه رو با دانش‌آموزان کار بکنی. مثلا درس هدیه‌های آسمانی تموم شده شما میای و داخل اون زنگ با بچه‌ها ریاضی کار می‌کنی. 

 

- اولیای دانش‌آموزایی که یک مقدار از لحاظ درسی و انضباطی مشکل دارن رو به مدرسه آوردم. غیر از دو نفر بقیه اومدن. اون دو نفر هم احتمالا سال آینده در این مدرسه نباشن. یکیشون که خیلی غیبت می‌کنه و اکثر امتحانای من رو حضور نداشته و یکی دیگه هم که همه‌ی دانش‌آموزام و کادر مدرسه از دستش شاکی هستن و نمی‌دونم که چجوری تا این پایه و در این مدرسه موندگار شده. 

 

- یک دانش‌آموز دارم که خیلی پسر خوبیه. تقریبا میشه گفت مظلومه و تقریبا هر کسی به خودش اجازه میده که بهش توهین کنه و یا اینکه حقش رو بخوره. وضعیت درسی‌اش خیلی مساعد نیست اما مهارت نجاری‌اش فوق العاده است. برام یک دونه جامدادی چوبی هم درست کرده که خیلی خوبه. هفته قبل بود که بالاخره من یک اثری از اولیای این دانش آموز رو دیدم یعنی من گفتم که ولی‌اش بیاد مدرسه برای وضعیت تحصیلی دانش آموز. مادر دانش آموز اومده بود مدرسه و حرف های بیجا میزد . بعد خیلی هم با لحن بدی صحبت می‌کرد و مدام بی احترامی می‌کرد با همه‌ی اعضای مدرسه. بعد یک مدت اینکه صحبت کرد متوجه شدیم که مادرش از لحاظ روانی وضعیت مساعدی نداره. این قضیه گذشت بعدش پدر دانش آموز هم به مدرسه زنگ زد و عذرخواهی کرد و گفت که مادر دانش آموز خیلی از لحاظ روانی وضعیت مساعدی نداره. می‌خواست که شیرینی بیاره که ما از این کار خودداری کردیم. یک اطلاعاتی از سرگذشت این دانش آموزم به دست آوردم . پدرش نجاره. مادرش هم که این وضعیت رو داشت و چند سالی هم انگار با خانواده نبوده و امسال سومین سالی هست که دانش آموز کنار مادرش هست. برادر این دانش آموزم هم مشکل قلبی داره. و من الان متوجه می‌شم که چرا این بچه انقدر آرومه و من چرا انقدر دیر متوجه این قضیه شدم؟ اما هر جوری هم به قضیه نگاه می‌کنم متوجه می‌شم که پدر دانش آموز هم یک مقدار توی این قضیه کم کاری کرده. آخه چرا این موارد رو اول سال نیومدی مدرسه بهم بگی که من بدونم چجوری با این دانش آموز حرف بزنم، برخورد کنم و یک جوری بشه که احساس ارزشمند بودن بکنه؟

 

- متوجه شدم که منِ معلم، مختار هستم که هر چقدر از کتاب رو مایل بودم در امتحان پایانی از دانش‌آموزام امتحان بگیرم. البته ما چیزی به اسم امتحان پایانی نداریم اما قطعا ملاک خوبی برای این هست که یک عده کم‌کاری هاشون رو در طی ترم جبران کنن و نمره‌ی خوبی کسب کنن. البته که در ارزشیابی کیفی توصیفی، حضور غیاب، نوشتن تکالیف، رعایت ادب و احترام، حضور فعال داشتن در کلاس و ... در نمره‌ تأثیر داره و قطعا من هم تا حدودی سعی می‌کنم که این موارد رو در نمره‌دهی اعمال کنم. 

 

- مدیرم بهم پیشنهاد داده که سال آینده هم داخل این مدرسه کار کنم. ایده‌ای ندارم که چیکار کنم ولی با تجربیاتی که امسال کسب کردم اگه سال آینده کلاس کاملی دستم باشه می‌دونم که چه کارایی باید انجام بدم. حالا یک روزی میام و کارایی که به نظرم یک معلم باید انجام بده رو داخل ویرگول منتشر می‌کنم. 

 

- هنوز که هنوزه دلتنگ کلاس قبلی‌ام می‌شم. دلم می‌خواد یک روز برم اون مدرسه و ببینم که شاگردای قبلیم در چه حالی هستن ولی نمی‌تونم. کلاس فعلی‌ام خیلی کلاس نرمالی نبود. تعداد دانش‌آموزایی که از لحاظ انضباطی مشکل داشتن خیلی خیلی زیاده و احتمالا چند نفرشون سال اینده داخل این مدرسه نباشن...

منم همین طور این تاریخ غریب برام هنوز

 

مهم خوب درس دادنه منم مشکل همینو دارم راستش.

بعضی ها پرو هستن..

عزیزم هواشو داشته باشید اشکالی نداره چون شما نمیدونستین.

هر سال تجربه میشه دیگه اون آدم سابق نیستید.

دلتنگی چیز عجیبه منم گاهی دلم برای خیلی چیزا تنگ میشه.

پاسخ امیر + :



مگه شما هم تدریس می‌کنین؟‌:)

بله از اون روز سعی کردم بهش مسئولیت بدم هر چند کوچیک 
بله 

💔

روزتون مبارک:)

با آرزوی موفقیت و شادی و آرامش 😎

پاسخ امیر + :
مرسی از شما :)

خیلی ممنون 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره وب
«۹ کاذب» یک پست داخل فوتباله که بازیکن به عنوان مهاجم در نوک زمین میاد عقب و به هم‌تیمی‌هاش در پاسکاری و بازیسازی کمک می‌کنه... علت انتخاب؟ شاید به این دلیل که اسم دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسید :دی