۴ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

چند عدد روزانه‌نویسی کوتاه

صرفا چیزایی که این چند روز توجهم رو جلب کرده بود نوشتم. شاید ارزش مطالعه هم نداشته باشن. اما باز هم نوشتمشون.

 

۱- مدرسه و پایه‌ای که باید تدریس کنم مشخص شده. یک حسی بهم می‌گفت بیا و چند پایه بردار. حتی مدیر آموزگار هم بهش فکر می‌کردم اما خب تک پایه برداشتم و مدرسه هم نسبت به سایر مدارسی که به بقیه پیشنهاد می‌شد بهتر بود. هر چند مدرسه‌ای که هستم پر از دانش‌آموزان بدون پدر یا مادر هستن، پدرشون زندانه یا اینکه از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی قرار ندارن. 

برای همین احساس می‌کنم باید یک بخشی از کار رو برای فرهنگ‌سازی بین بچه‌های اونجا اختصاص بدم. می‌دونم توی نظام آموزشی ما فرهنگ‌سازی یک مورد آرمانی به حساب میاد اما خب بهش فکر می‌کنم.

خیلی از معلما و دانشجویانی که امسال تدریس داشتن بهم می‌گفتن که فرهنگ‌سازی و به قولی «پرورش» دانش‌آموزان چیزی نیست که آموزش و پرورش کشورمون براش امتیازی قائل بشه برای همین صرفا ما معلمان باید درسمون رو بدیم و اون ها رو به امون خدا رها کنیم ... برای همین یک مقدار برای این مورد دجار شک و شبهه شدم. 

 

۲- رفته بودیم یک فروشگاهی. بعد که در باز شد و می‌خواستیم بیایم داخل. با خودم گفتم هوا سرده بیام و در رو ببندم. در هم از این درهای کشویی بود. هر چی در رو می‌کشیدم تکون نمی‌خورد. با خودم گفتم احتمالا یکم قلق داره. دیگه انواع و اقسام نیروهای مختلف رو امتحان کردم. دیدم که فایده نداره و برای اینکه خیلی ضایع نباشه اومدم داخل و در رو همونطوری رها کردم. بعد دیدم خودِ در بسته شد :)) در اتومات بود بعدش من با تمام وجود داشتم تلاش می‌کردم که در رو ببندم. فقط خوب شد کسی من رو ندید که آبرو ریزی بدی می شد. 

 

۳- پست معرفی فیلم برای این فصل رو نمی‌تونم کار کنم. چون باید زمان زیادی براش می‌ذاشتم. اما به صورت کلی این لیست رو دوست داشتین تماشا کنین. 

- سریال درگیر کننده، گنگ و حالت آخر الزمانی می‌خواستین، Silo رو تماشا کنین. بر اساس رمانی با اسم «پشم»عه و قراره فصل دومش هم به زودی ساخته بشه. کامنت‌های اسپویل سریال رو هم با احتیاط بخونین. چون بعضیاشون کل کتاب رو اسپویل کردن. (لینک بدون سانسور)

- اگه یک اثر سینمایی هنرمندانه و زیبا خواستین، می‌تونین انیمیشن I lost my body رو تماشا کنین. در رابطه با تقدیر پذیر یا تقدیر گریز بودنه. با بچه‌ها هم تماشا نکنین انیمیشن رو. (لینک بدون سانسور)

- اگر هم خیلی وقته که اشک نریختین و می‌خواید اشک بریزید، می‌تونین سینمایی Stepmom رو تماشا کنین. (لینک بدون سانسور)

- و در نهایت اگه در رابطه با گذشت زمان و نتایج تصمیم‌هامون در طی زمان فیلمی رو تماشا کنیم، Past lives می‌تونه گزینه‌ی ایده‌آلی باشه. (لینک بدون سانسور)

انیمه سینمایی سوزومه (suzume) - انیمه سریالی قفل آبی (blue lock) - جایی که قطار به پایان می‌رسد (where the tracks end)

هم جزو آثار بودن که یک بار ارزش تماشا رو دارن. 

پلن B شکست خورده ...

بعد از یک پستی که خیلی خیلی قبل داخل همین وبلاگ گذاشتم و پاکش کردم، متوجه شدم که باید در زندگیمون پلن‌های B مختلفی برای موقعیت‌های مختلف زندگی داشته باشم. برای کار جدید هم با خودم قرار گذاشتم پلن‌های B مختلف رو پیاده سازی کنم. 

با خودم گفتم، اگه پلن A اتفاق نیفتاد، B رو اجرا می‌کنیم. اگه B اتفاق نیفتاد، C رو اجرا می‌کنیم. اگه C رخ نداد D رو انجام می‌دیم. اگه D نشد می‌ریم سراغ E. اگه دیگه E نشد دو تا دستت رو ببر بالا بزن تو سرت چون تو تبدیل به یک انسان بدبختی.

و حدس بزنید چی شد؟ آره من یک انسان بدبختم :)💔

سفری در دل America's got talent

از سال قبل که اون پست رو در رابطه با nightbird نوشته بودم (جهت دیدن پست کلیک کنید) تا به الان کم و بیش پیگیر اتفاقات AGT یا America's got talent بودم و هستم. چیزی که داخل این سری برنامه‌ها می‌بینم و همچنین کم و بیش داخل برنامه‌ی عصر جدید می‌تونستم ببینم اینه که خیلی از افراد یک سری مشکلات خاصی داشتن و یا از شرایطشون ناراضی بودن و یا به این دلیل که جای کم‌برخورداری حضور دارن نمی‌تونن اونطور که باید و شاید استعدادشون رو به بقیه نشون بدن و این مدل برنامه‌ها می‌تونه یک سکوی پرتابی برای اون‌ها باشه.

از سال که این برنامه رو پیگیری می‌کردم مواردی وجود داشته که برام جالب بودن و دلم می‌خواست که یک جایی کلکسیونی از این‌ها رو داشته باشم و هر چند وقت یک بار برای گرفتن انگیزه ازشون می‌شینم و تماشا‌شون می‌کنم. 

یک نکته بگم اینکه برای دیدن ویدیو‌ها ممکنه از یوتیوب استفاده کنین که استفاده از فیلترشکن لازمه. تا جایی که تونستم سعی کردم که لینک‌های داخلی رو هم بیارم اما بعضی‌هاشون نظرات یک یوتیوبره و ممکنه وسط اجرا نظرات خودش رو هم اجرا کنه برای همین دیدن از طریق یوتیوب بیشتر پیشنهاد می‌شه.

من چون با لپ تاپ پست می‌ذارم، عکس‌ها رو بر اساس سایز لپ تاپ در نظر می‌گیرم. برای همین داخل گوشی عکس‌ها خیلی کشیده به نظر می‌رسه. اگه گوشی رو به حالت افقی و یا landscape بگیرید عکس‌ها با وضوح بهتری براتون به نمایش درمیاد.

 

۱- خانواده Sharpe:‌ یکی از غیرعادی‌ترین اجراهایی بود که تماشا کردم. اینکه کل اعضای یک خانواده در کنار همدیگه بیان و یک آهنگ رو اجرا کنن به نوبه‌ی خود خیلی جالبه. داستان شکل گیری این خانواده از جایی آغاز می‌شه که پدر و مادر هر دو خواننده بودن و در یک کنسرت (و یا جایی که اجرا می‌کردن) با همدیگه آشنا می‌شن و همونجا اولین بوسه رو بر جای می‌گذارن و ازدواج می‌کنن و بچه دار می‌شن و دونه به دونه‌ی بچه‌هاشون رو خواننده می‌کنن و حالا و در کنار همدیگه آهنگ اجرا می‌کنن. ۴ تا فرزند که یک دختر و یک پسر و یک دوقلوی پسر. 

آهنگی که در برنامه اجرا کردن How far I'll go انیمیشن موآنا(Moana) با یک مقدار تغییر در متن آهنگ بود. که انصافا اجرای بینظری بود. 

لینک اول اجرا | لینک دوم اجرا (فیلترشکن لازمه)

اجرای دومشون هم همین چند روز پیش بود اما خیلی از اجراشون خوشم نیومد. لینک اجرای دوم (فیلترشکن لازمه)

این خانواده برای خودش یک کانال یوتیوب هم داره اگه خیلی دوست دارین که بقیه‌ی آثارشون رو هم ببینید می‌تونید عبارت The Sharpe family singers رو تایپ کنید.

 

۱- برادران Brown:‌ جذاب‌ترین و خلاقانه‌ترین اجرا رو داخل اجرای این دو تا برادر دیدم. دو برادری که در نیروی هوایی آمریکا مشغول به کار بودن و مبتلا به اتیسم هم هستن و طبق گفته‌ی خودشون تعامل با اجتماع براشون خیلی ترسناک به حساب میاد. اما قسمت اصلی ماجرا به خود اجرای این دو نفر می‌رسه جایی که آهنگی رو انتخاب می‌کنن و برادر بزرگتر اون آهنگ رو با صدای شخصیت‌های مختلف می‌خونه. شخصیت‌هایی کارتونی مثل اردک و یا باب اسفنجی و نقطه‌ی عطف ماجرا تفلید صدای یکی از داوران مسابقه بود :) 

گیلاس روی کیک هم آهنگ آخر یعنی You will be found بود که با صدای یکی از خواننده‌ها خوندن. 

برای مرحله‌ی بعدی هم آهنگی داشتن اون هم فوق‌العاده بود. آهنگ معروف million dreams رو همراه با ضبط‌های خودشون با صدای شخصیت‌های مختلف به صورت یک وکال درآورده بودن و یک اجرای فوق‌العاده رو به نمایش گذاشتن اوج کار جایی هست که هماهنگی همه‌ی ضبط‌ها به صورت کاملا دقیق و درست انجام شده بود. 

من که خیلی دوستشون داشتم. داخل یوتیوب هم دنبال کانالشون می‌گشتم که متوجه شدم هر کدوم از این برادرا یک کانال داره و اونجا کارهای خودشون رو عرضه می‌کنن. 

اجرای اولشون رو از این دو راه می‌تونید تماشا کنید. لینک اول | لینک دوم (فیلرشکن لازمه)

اجرای دومشون هم از این طریق : بدون فیلترشکن پیدا نکردم | لینک دوم (فیلترشکن لازمه)

این هم آهنگ you will be found که البته پیدا کردن لینک بدون فیلترشکنش سخته. لینک اول | لینک دوم (فیلترشکن لازمه)

کانال یوتیوب هم که جفتشون دارن که کافیه عبارات Black Gryph0n و Baasik Music رو در یوتیوب سرچ کنید.

 

۳- Viggo Venn: ایشون رو داخل BGT دیدم. که می‌شه بریتانیا. تنها کمدینی بود که تماشا کردمش. خیلی اطلاعات زیادی ازش ندارم چون بیشتر چیزایی که نشون می‌داد با کارهاش بود که اصلی‌ترین کار لباس فرم پارکبان‌هاست که با استفاده از اون و پریدن و اجرای یک آهنگ تماشاگران رو به شوق و وجد میاورد. اولش همه از این کار تعجب می‌کردن ولی بعدش باهاش همراه شدن. البته توی اجرای اول یکی از داورها نسبت به این موضوع خیلی حساسیت نشون داد و مخالفت خودش رو هم بیان کرد اما در نهایت این کمدین تونست برنده‌ی نهایی این سری از مجموعه‌ بشه. من هر قسمت از اجراهاش رو می‌دیدم، غرق اجرا می‌شدم و حواسم نبود که یک لبخند هم روی لب‌هام دارم از یک طرف دیگه شخصیت نسبتا خوبی هم داشت و به سادگی با قضایا کنار میومد. متأسفانه لینک داخلی خوبی نتونستم ازش پیدا بکنم. برای همین لینک‌های مورد نظر از یوتیوب هستن. می‌‌تونین از این طریق وارد بشید. (کلیک کنید)

برای کانال یوتیوب ویگو می‌تونین عبارت viggovenn رو سرچ کنین.

 

۴- داستان دو مادر: خالصانه‌ترین و دراماتیک‌ترین اجرایی بود که تماشا کردم. در سال ۲۰۰۷ یک نوزاد قلبش به نوزاد دیگه اهدا می‌شه. مادر این دو تا نوزاد هنگام این اهدای عضو آهنگ For good رو برای نوزادان خودشون می‌خوندن و حالا در سال ۲۰۲۳ این دو مادر با همدیگه به برنامه میان با این هدف که اهدای عضو رو به عنوان امری ضروری تشویق کنن و همراه با این اتفاق آهنگ For good رو می‌خونن که به نظرم موضوع این آهنگ در رابطه با خداحافظیه و آهنگ رو هم از ته دل خوندن. یعنی می‌تونستم این رو حس کنم که واقعا این حس رو دارن که آهنگ رو می‌خونن و انصافا هم خیلی خوب و با احساس خوندن :(

لینک اول | لینک دوم (فیلترشکن لازمه)

 

این هم عکس دو مادر و نوزادی که فکر کنم الان ۱۶ سالشه :)

 

۵- شخصیت Noodle:‌ یک کارکتر سگ انیمیشن که با استفاده از تکنولوژی حالت واقعیت مجازی می‌گیره و به صحنه میاد و لحظات کمدی لطیفی رو به وجود میاره و بعدش هم همراه با باند خودش (که انصافا طراحی‌های بامزه‌ای هم دارن) یک موسیقی رو می‌خونن :)‌ 

اولش یک مقدار گیج شدم که چه اتفاقی میفته ولی بعدش علامت سوالی برام نموند. از یک طرف دیگه خود حرکات سگ و جوابی که به سوالات میده واقعا بامزه است. فکر کنم تا مرحله‌ی پایانی هم رفت ولی دیگه اطلاعی ندارم که تونست برنده بشه یا نه. 

لینک اول | لینک دوم (فیلترشکن لازمه)

 

این‌ها مواردی بود که به نظرم جالب بودن. البته‌ مورد زیاد بود که قطعا ارزش نوشتن داشتن. مثلا پدری که توسط دختراش سورپرایز می‌شه و اولین اجرای عمرش رو به نمایش می‌ذاره (کلیک کنید)، دختری که جای پیتزا فروشی نامزد سابقش کار می‌کرده و از فروختن پیتزا خسته شده و می‌خواد راه جدیدی برای خودش پیدا کنه( لینک اول و لینک دوم با فیلترشکن)، دختری که اتیسم داره و نابیناست و با خوانندگی زنگ طلایی رو دریافت می‌کنه (لینک با فیلترشکن)، پسری که برای برگشتن پیش شریک سابقش آهنگی رو براش می‌خونه و شریکش هم به صورت اینترنتی و زنده برنامه رو می‌بینه (لینک با فیلترشکن) و ...

خلاصه که مورد زیاده و دیدن زندگی آدما چقدر باحاله :) اینکه هر کسی یک داستانی برای خودش داره و با همون داستان زندگی خودش رو می‌سازه و سعی داره به جاهای بهتری برسه. 

دستخط (۲)

 

 

+ بعد از کلی تأخیر بالاخره زور و انرژی‌ام رسید که بیام و اینجا بذارمش.

 

+ احساس می‌کنم اونطور که باید و شاید چالش همه‌گیر نشد. نمی‌دونم مشکل از کجا بود ولی انتظارم هم بیشتر بود... به هر حال شاید دوست نداشتن شرکت کنن.

 

+ کلی کلمه توی سرم هستن و دارن رژه می‌رن و می‌خوام طی چند روز آینده این رشته‌ی کلمات رو بیارم بیرون و داخل محیط وبلاگ منتشر کنم. 

درباره وب
«۹ کاذب» یک پست داخل فوتباله که بازیکن به عنوان مهاجم در نوک زمین میاد عقب و به هم‌تیمی‌هاش در پاسکاری و بازیسازی کمک می‌کنه... علت انتخاب؟ شاید به این دلیل که اسم دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسید :دی