یک توییتی بود نوشته بود که:« یک نگاه به اهداف ۱۴۰۲ام انداختم. خیلی آروم اون عدد ۲ رو یک دندونه اضافه کردم و شد ۳.» :)
برای من هم سال ۱۴۰۲ همینطوری بود. توضیحاتش سخته. اما این بین درگیر کلی اورثینک، افسردگی و ناراحتی شدم. به خاطر یک عده آدم که سر منافع خودشون بهم دروغ گفتن و باید از لحاظ قانونی پیگیریاش میکردم و از طرف دیگه اتفاقات بعضا تلخی که داخل مدرسه برام رخ داد برای همین خیلی از جاها از لحاظ روحی روانی نتونستم خودم رو مدیریت کنم و به همین جهت اهدافم رو پیگیری نکردم. به همین جهت نمیشه گفت که دستاورد خاصی رو امسال داشتم.
اما امسال بالاخره بعد از ۵ سال تونستم با دو نفر ارتباط مجدد برقرار کنم. ۵ سال با دو نفر قهر بودم و اونا هم با من قهر بودن. چه بسا که بخشی از اورثینکم هم همین دو نفر بودن اما الان با ارتباطی که ساخته شده این بخش از اورثینک کنندهی ذهنم هم از بین رفت.
با یک سری از آدمها هم ارتباط عمیقتری برقرار کردم و فهمیدم که این آدما هم ارزش دوستی دارن و میتونن جزو شبکهی دوستان صمیمی قرار بگیرن.
امسال داخل دعواهایی که جاهای مختلف وجود داشت یاد گرفتم که عصبانیت خودم رو کنترل کنم. چون وقتی من بتونم به خودم مسلط باشم کمتر میتونم آتو دست کسی بدم که بخواد از حرفا و اکتایی که زدم و داشتم سوء استفاده بکنه.
از طرف دیگه فهمیدم وقتی داخل جمعی مورد احترام قرار بگیرم خیلی بهتر از این هست که بخوان دوستم داشته باشن. چون خیلیها در عین دوست داشته شدن مورد سوء استفاده هم قرار میگیرن.
در آخر هم میخوام امسال رو «حرکت» کنم. یک قدم رو به جلو. توی هر زمینهای که برای خودم مشخص کردم و میتونم.
[برو به فرم ارسال نظر]