تایم انتخاب رشته هست و من هم میخواستم یک مقدار در رابطه با دانشجوی دانشگاه فرهنگیان بنویسم. اما این پیام در یکی از کانالهای تلگرام رو دیدم و با خودم گفتم که همین پیام کامله. پس همینجا با اجازه صاحب خود کانال میفرستم. فقط بعضی جاهاش یک کوچولو ادیت خورده (لینک مطلب)
خلاصهاش میشه اینکه اگه واقعا عشق به تدریس و معلمی دارید و فکر میکنید میتونید از پس ۴۰ تا دانشآموز با ایرادات مختلف بربیاید، یا با ۳۰ تا دانشآموز متوسطه که ممکنه هر کدومشون دو برابر شما هیکل داشته باشن و چاقو همراهشون باشه، این حرفه رو انتخاب کنین. اما مطمئن باشین مسیر سختی خواهید داشت.
من از رشتهام تا حدودی راضیم. اگرچه خیلی اذیت شدم و بعضی جاها بابتش افسردگی هم گرفتم اما خب تنها رشته و شغلی هست که با روحیهام سازگاره و میتونم کنار بیام ولی فکر میکنم که خیلیها با زور و اجبار به این رشته میان و اذیت میشن. خصوصا موقع انتخاب رشته که اقوام و فامیل هم تمام سعیشون رو میکنن تا انتخاب مدنظر اونا رو بزنین :)
یک توصیه هم بگم و بریم ادامه مطلب:
اینکه به حرف همه برای انتخاب رشته گوش بدید. هر چی بیشتر گوش بدید و از تجربیات بخونید قطعا دید و اطلاعاتتون نسبت به اون مورد افزایش پیدا میکنه. اما فقط و فقط خودتون تصمیم بگیرید که چیکار میکنین! یعنی انتخاب نهایی رشته با خودتون باشه. اینکه مامان و باباتون با رشتهتون مخالف باشن اصلا اهمیت نداشته باشه. چرا تا یک مدت جنگ و دعوا خواهید داشت اما به اینکه دل شما به اون رشته راضی باشه مهمتره (فقط به شرطی که با دید باز رشته رو انتخاب کرده باشید) پدر و مادر رو گفتم نظر اقوام رو کلا به کتفتون بگیرید. یعنی اینکه اگه کسی گفت چرا فلان رشته رو اول نزدی کلا بشورش بذارش کنار :)
من خودم چهار سال قبل موقع انتخاب رشتهام خیلیا تماس میگرفتن(دیگه ببینید چقدر پیگیر!) و حتی کل فامیل بسیج شده بودن که من برم فرهنگیان بخونم و پیش مامان و بابام از خوبیهای فرهنگیان میگفتن. اما همین امسال خیلیهاشون خیلی بلند جلوی جمع و خطاب به من میگفتن که «فرهنگیان به درد نمیخوره. برو دنبال یک شغل دوم» :)))) حالا همین اشخاص فرزندان خودشون کنکور دادن و یک رشتهی دیگه دارن میخونن و در حال تلاش هستن تا فرزندانشون رو ببرن خارج :)) برای همین میگم خیلی به قضاوت دیگران اهمیت ندید. چون نظراتشون در طی زمان تغییر میکنه.