روزانه نویسی دوم

شب دوم از اینکه هستم و می‌نویسم. 

- یک گروه از همکارانم توی ایتا زدیم که اونجا بتونیم با همدیگه ارتباط داشته باشیم و یک جورایی اعلام وضعیتمون رو با همدیگه داشته باشیم.

این گروه رو زدیم و یک مقدار توی ایتا هم کنکاش کردیم که ببینیم چه خبره. 

یک کانال پیدا کرده بودم که استیکر می‌فروخت دونه‌ای ۲۵ هزار تومن :))) و مطالب عجیب و غریب استادام که هر چند وقت یک بار برام توی ایتا پیام می‌فرستادن و من اصلا سین نمی‌کردمشون. 

خلاصه که ایتا هم دنیای عجیبی داره. 

 

- با یک بخشی از دوستام ارتباطی ندارم. خصوصا اون دوستم که رفته سربازی و هنوز چند روزه که جواب پیامم رو نداده ولی احتمال خیلی زیاد حالش خوبه. چون بهم قول داده که اول حلوای ختم من رو بخوره بعدش از این دنیا بره :دی

 

- دفعه‌ی اول که صدای پدافند و جنگنده و اینا رو شنیدم. یعنی برای اولین بار به معنای واقعی کلمه با کلمه‌ی «جنگ» روبه‌رو شدم تنها واکنشم تپش قلب شدید و پنیک کردن بود. اما الان به این صداها عادت کردم. سعی می‌کنم با یک تنفس عمیق همه چی رو اوکی کنم. هر چند که یک مقدار هنوز برام سخته ولی باید تمرینش کنم. به هر حال نمیشه که اگه وضعیت بدتر شد حمله‌ی عصبی بهم دست بده.

ایتا واقعا یک دنیای دیگه‌ست. حتی تبلیغاتش هم این‌قدر عجیبن که آدم انگشت‌به‌دهن می‌مونه. 

پاسخ امیر + :
هر روز چیزای جدیدی در حال کشفه

واکنش صادقانه ایتا : دوره آموزش کسب درآمد دلاری از شاد

پاسخ امیر + :
:)))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره وب
«۹ کاذب» یک پست داخل فوتباله که بازیکن به عنوان مهاجم در نوک زمین میاد عقب و به هم‌تیمی‌هاش در پاسکاری و بازیسازی کمک می‌کنه... علت انتخاب؟ شاید به این دلیل که اسم دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسید :دی