قرار بود بنویسم؟

سلام.

بعد از حدود دو ماه دوباره برگشتم. 

فکر نمی‌کردم دیگه تعداد نوشته‌هام به قدری برسه که توی مرداد ماه تعداد پست‌های وبلاگم به ۰ برسه :) همین نشون میده که چقدر افکار و کارهام به هم ریخته... 

روزهای نسبتا فشرده‌ای رو دارم می‌گذرونم. خیلی دارم سختی می‌کشم. بابت هر خواسته‌ای که دارم یک مانع خیلی بزرگی رو‌به‌روم به وجود اومده. به طوریکه دیگه اون شوق نوشتن داستان پست قبل رو از من گرفت. این موانع خیلی بزرگه. ممکنه خیلی از آرزوهام رو دفن کنم. خیلی از نقشه‌های راهی که برای خودم کشیده بودم رو پاک کنم و دوباره از اول بنویسم. اما باز هم موفق می‌شم؟ نمی‌دونم.

فقط اومدم بگم که زنده‌ام. نفس می‌کشم. 

البته که یک کانال تلگرامی هم دارم ولی اونجا دیگه خیلی خیلی ناشناس  و فقط مختص معلمی و وضعیت کلاسم می‌نویسم. فکر نمی‌کنم بتونم اینجا منتشرش کنم...

هرجا هستی موفق باشی 

پاسخ امیر + :
مرسی

آدمی یا با چیزی کنار می‌آد یا از پسش برمی‌آد و کنارش می‌زنه...

امیدوارم راه مناسب خودت رو انتخاب کنی و ادامه بدی.

پاسخ امیر + :
مرسی

بله قرار بود بنویسی، ما هم همچنان منتظر می‌مونیم:)

ایشالله به زودی همه‌چیز درست میشه.

پاسخ امیر + :
فعلا که درست نشده :)

البته دلیل زیاد داره ولی واقعا یک جاهایی بریدم.
ببینم هفته‌ی بعدی می‌تونه شروع مناسبی باشه یا نه...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره وب
«۹ کاذب» یک پست داخل فوتباله که بازیکن به عنوان مهاجم در نوک زمین میاد عقب و به هم‌تیمی‌هاش در پاسکاری و بازیسازی کمک می‌کنه... علت انتخاب؟ شاید به این دلیل که اسم دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسید :دی