نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم به نوشتن. اما این روزا به شدت تنها هستم. احساس تنهایی میکنم. کسی نیست که باهاش برم بیرون و یا باهاش تفریح کنم. من واقعا به تفریح جمعی و گروهی نیاز دارم. نیاز دارم به همهی این چیزا.
و متوجه شدم هر چی سن آدم بیشتر میشه، تنها تر هم میشه. یک زمانی دوستایی داشتیم که باهاشون کلاس میرفتیم و من اونجا هم تنها بودم. اما اینکه بالاخره پشتم به یک جمعی دوستانه گرم بود و اینکه همه با همدیگه خوشحالن و خوشحالیشون من رو هم خوشحال میکنه. اما الان واقعا اون جمع دوستانه هم هر روز داره کمرنگ تر میشه.
چیه این دنیای مدرن؟
[برو به فرم ارسال نظر]