امتحانات این ترم ما مجازی هست. نمیخوام خیلی توضیحی در رابطه باهاش بدم. چون قضیهاش مفصله ولی همینقدر بدونین که امتحانات ما مجازیه.
دیروز ساعت ۱۵ هم آخرین امتحان مجازیمون بود. استادمون هم گفته بود که ۱۰ تا سوال تشریحی هست و جواب این سوالات رو داخل یک برگه بنویسین و در ایتا برای نماینده کلاس ارسال کنین (و هیچ وقت فلسفهی این کار رو متوجه نشدم. خب همون سامانه چه مشکلی داشت؟)
از یک طرف دیگه من ساعت ۱۶ یک کلاس مهم داشتم و باید شرکت میکردم. برای خودم برنامه ریختم که اگه به اون منطقهی کلاس برسم ساعت میشه ۱۵:۲۰ و ۴۰ دقیقه زمان دارم که فکر کنم و بنویسم و از یک طرف دیگه حالا ۱۰ دقیقه هم زمان میگیریم برای عکس گرفتن و فرستادن در ایتا که میشه ۵۰ دقیقه و احتمالا خوب باشه.
به تفکیک ساعت مینویسیم.
۱۴:۴۵: با ماشین حرکت کردم به سمت محل کلاسمون. شهرشناسی ضعیفی هم داشتم و مجبور بودم از نشان استفاده کنم و چشمتون روز بد نبینه. شدیدترین ترافیک ممکن رو همین بین تجربه کردم :دی .
۱۵:۳۰ به محل کلاس رسیدم اما چیزی که بهش فکر نکرده بودم این بود که محل کلاسم جای پارک نداره :))))) نمیتونستم جلوی پل هم پارک بکنم قبلا تجربه کردم و نمیخواستم اون خاطره تکرار بشه.
۱۵:۴۰ بالاخره یک جای پارک درست و حسابی پیدا کردم و به سمت کلاس حرکت کردم که سریع جواب سوالات رو بنویسم.
۱۵:۴۵ به زور وارد سامانه شدم اما سامانه برام باز نمیشد. چرا؟ چون اینترنت اون منطقه ضعیف بود. یعنی حتی سامانه داخلی باز نمیشد و شاد هم کار نمیکرد :))))
۱۵:۵۰ به تک به تک دوستام زنگ زدم. هیچ کدوم برنمیداشتن و داشتم ناامید میشدم که بالاخره یکیشون برداشت با کلی خواهش و تمنا ازش خواستم که برام داخل سامانه بشه و جواب سوالا رو بنویسه تا هر جایی که تونست ولی دوستم متأسفانه بیرون از خونه بود و دسترسی به کاغذ و قلم نداشت. دیگه نشستم یک گوشه و برای خودم عزا گرفتم.
۱۵:۵۵ دوست زنگ زد که داره جواب سوالا رو مینویسه. اون هم از خودش و بقیهاش رو به خدا توکل کنیم که حداقل این چرت و پرتایی که نوشته درست دراومده باشه
مهلت امتحان تموم شد و دوستم هم برای نماینده داخل ایتا فرستاد جوابها رو. جوابها رو خوندم و نسبتا هم خوب بود. خوبی دروس معارف هم همینه که میشه با چرت و پرت نوشتن یک بخشی از سوال رو درست جواب داد ولی خب هنوز درگیرش هستم. چون هیچ کدوم از نماینده ها قبول نمیکنن که جواب سوال رو براشون ارسال کنم ... دیگه نمیدونم چی میشه ولی خب منم خیلی بیخیالم :)
نتیجهی اخلاقی: هیچ وقت طبق برنامه و خصوصا زمان کاری رو انجام ندید. چون ممکنه اتفاقاتی براتون رخ بده که تمام برنامهریزیهاتون رو به هم بریزه. قطعی اینترنت در اون منطقه شاید میشه گفت از اتفاقات نادر بود اما از شانس من همون لحظه این اتفاق افتاد! :)
[برو به فرم ارسال نظر]